انتشارات کتاب اطهر

انجام کلیه امور چاپ و نشر و تکثیر

انتشارات کتاب اطهر

انجام کلیه امور چاپ و نشر و تکثیر

انتشارات کتاب اطهر

حریفی که از وی نیازرد کس
بسی آزمودم، کتاب است و بس
رساند سخن را به خـوبی به بن
به بسم‌الله آغاز سازد سخن
نگیرد به کس سبقت ازهیچ باب
از او تا نپرسی نگوید جواب
توان خـواند در لـوح پیشانیش
خـط سرنوشت سخـن‌دانیش
زطورش به خلوتگه انجمن
همه خاموشی، با تو گوید سخن
کند مستمع، گر قبول ِکتاب
توان گفت در وصف او صدکتاب

از شهر یاران به شهر باران

| دوشنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۶، ۰۸:۱۳ ق.ظ

نوشته ای که پیش روی شما است شرح واقعی مهاجرت یک خانواده چهارنفره از تهران به یکی از شهرهای شمال کشور است. از آنجایی که کلیه امکنات رفاهی ، نظیر خدمات بهداشتی، فرصت های اشتغال و امکانات آموزشی در تهران متمرکز شده است، بیشتر مهاجرت ها از نقاط مختلف به سوی تهران صورت می گیرد. اما این خانواده به علت عدم دستیابی به مسکن مناسب، برخلاف همه دل از تهران کندند و تن به مهاجرتی اجباری دادند. ما از زبان مرد خانواده وارد ماجرا می شویم. تقدیم به همه کسانی که به ناچار به آوارگی تن در می دهند.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی