انتشارات کتاب اطهر

انجام کلیه امور چاپ و نشر و تکثیر

انتشارات کتاب اطهر

انجام کلیه امور چاپ و نشر و تکثیر

انتشارات کتاب اطهر

حریفی که از وی نیازرد کس
بسی آزمودم، کتاب است و بس
رساند سخن را به خـوبی به بن
به بسم‌الله آغاز سازد سخن
نگیرد به کس سبقت ازهیچ باب
از او تا نپرسی نگوید جواب
توان خـواند در لـوح پیشانیش
خـط سرنوشت سخـن‌دانیش
زطورش به خلوتگه انجمن
همه خاموشی، با تو گوید سخن
کند مستمع، گر قبول ِکتاب
توان گفت در وصف او صدکتاب

دوران صبر و استقامت

| يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۵، ۰۸:۵۴ ق.ظ

نویسنده: مرضیه وحیدنژاد

زمانی‌که وارد اردوگاه شدیم سربازان بعثی برای استقبال از ما تونل مرگ ساختند.تونل مرگ به این شکل بود که دو ردیف از سربازان عراقی در سمت راست و چپ روبروی هم ایستاده بودند و با باتوم و کابلی در دست منتظر عبور اسیران ایرانی از این مسیرمی­ ماندند.

واقعاًلحظه ­ی وحشت آوری بود...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی